سفر به تبریز
دو هفته ای است که پسرداییم آقا مهرداد تو کماست. همه دل نگرانش هستیم و براش دعا می کنیم. بابایی برای پروپوزالش قرار شد به تبریز بره. ا حتمالا به خاطر اینکه منو از این اوضاع و احوال کمی دور کنه، پیشنهاد داد که ما هم او را در این سفر کوتاه همراهی کنیم. من هم برای اینکه بابایی تنها نباشه قبول کردم. نیمه شب حرکت کردیم تا ساعت 11 در دانشگاه تبریز باشیم. بعد از انجام کار بابایی برای نهار به ائل گولی پارک معروف تبریز رفتیم بعد از خوردن نهار چند ساعتی را در پارک استراحت کردیم عصر هم به مهمانسرای اداره کار بابایی رفتیم فقط یک شب در مهمانسرا بودیم و فرداش به قصد رفتن به خونه ...